شرکت زامیاد، یکی از قدیمیترین تولیدکنندگان خودروهای تجاری در ایران، همواره در بازار خودروهای نیمهسنگین کشور جایگاه ویژهای داشته است. نام زامیاد بهطور خاص با خودرو «نیسان آبی» گره خورده است؛ خودرویی که در دههها پیش نماد توسعه اقتصادی، حملونقل ارزان و کارآمد بود، اما امروز بهعنوان یکی از نمادهای عقبماندگی تکنولوژیک در صنعتخودرو تجاری ایران شناخته میشود. در شرایطی که خودروسازان بخشخصوصی با مدلهای متنوع و بهروزتر وارد میدان شدهاند، زامیاد همچنان سهم عمدهای از بازار خود را مدیون خودرویی است که به وضوح از استانداردهای روز جهان فاصله دارد.
نیسان آبی نمیخواهد تمام شود
نیسان زامیاد که بر پایه پلتفرم D21 دهه ۷۰ میلادی نیسان موتور ژاپن تولید میشود، سالهاست که بدون تغییرات بنیادین در خطتولید باقی مانده و تنها با برخی اصلاحات جزئی در ظاهر و موتور که به «ادعای زامیاد» منجر به تطابق این خودرو با استاندارد روز شده، همچنان در بازار عرضه میشود.
این خودرو که در میان عموم مردم بهنیسان آبی معروف است، بهرغم داشتن توان باربری مناسب، قیمت پایین و خدمات پس از فروش گسترده، با ایرادات جدی از جمله ایمنی پایین، مصرف سوخت بالا، آلایندگی قابل توجه، ناراحتی کابین برای راننده و سرنشین و کیفیت ساخت ضعیف مواجه است.
در بسیاری از موارد، حوادث جادهای و تصادفات منجر بهفوت سرنشینان این مدل وانتبار بهدلیل ضعفهای ایمنی این خودرو در رسانهها گزارش شده و بارها کارشناسان خواستار توقف تولید آن شدهاند. اما زامیاد همچنان تولید این خودرو را بهعنوان ستون اصلی درآمد خود حفظ کرده است. این در حالی است که ادامه این روند نه تنها توسعه تکنولوژیک را مختل کرده، بلکه سابقه و خدمات صنعت خودروسازی ایران را نیز خدشهدار کرده است.
فرصتهای از دست رفته؛ چرا زامیاد با تکنولوژی روز همراه نشد؟
اگر از زامیاد جواب این سوال را بپرسید پاسخ خواهد داد که پلتفرم نیسان آبی بهروز شده و اکنون مدلهای متنوعی از آن مطابق استاندارد روز در بازار حضور دارند؛ اما احتمالا پاسخ مالکان محصولات جدید پادرا و کارون غیر از این باشد!
درحالی که صنعت خودروهای کار و تجاری در جهان بهسمت برقیسازی، بهبود ایمنی، کاهش مصرف سوخت و ارتقای ارگونومی و هوشمندسازی پیش میرود، زامیاد هنوز نتوانسته مسیر تحولی مشخصی را ترسیم کند. حتی در بازار ایران نیز رقبا یا شرکتهای خصوصی واردکننده با عرضه محصولات جدید مانند کامیونتهای نسل جدید و مدرن، فاصله زیادی از زامیاد گرفتهاند.
در واقع، زامیاد طی دو دهه گذشته، هیچ تحول بزرگی در طراحی، توسعه محصول یا انتقال فناوری نداشته و تنها بهحفظ وضع موجود بسنده کرده است. نبود شریک تجاری قدرتمند، عدمسرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و اتکا بهتیراژ بالای نیسان آبی برای سودآوری، آن هم از راه فروش به مشتریان «خاص»، از جمله دلایل اصلی عقبماندگی این شرکت محسوب میشوند.
کیفیت پایین و خدمات ضعیف؛ نارضایتی بزرگ مشتریان از زامیاد
جدای از بحث بهروز نبودن، از دیگر معضلات جدی خانواده وانت و کامیونت نیسان، کیفیت پایین قطعات و مونتاژ آنهاست. در سالهای اخیر، آمار شکایت مشتریان درباره خرابیهای زودهنگام، ضعف رنگ بدنه، ناهماهنگی در مونتاژ قطعات داخلی و مشکل در ترمز و جلوبندی افزایش یافته است و تفاوت فاحش کیفیت تولیدات جدید در مقایسه با مدلهای قدیمی مشهود است. این موضوع بهویژه در شرایط کاری پرفشار رانندگان و مصرفکنندگان تجاری که بهاستهلاک کمتر و دوام بالاتر نیاز دارند، بیش از پیش بهچشم میآید.
«نارضایتی از خدمات پس از فروش» نیز از دیگر گلههای خریداران است؛ اگرچه نیسان آبی در ظاهر نیازی بهنمایندگی خدمات رسمی ندارد و پیچ بهپیچ آن در بازار آزاد در دسترس است، اما ایرادات جدی در موتور و گیربکس خودروهای جدید سبب میشود در مدت گارانتی بهنمایندگی مراجعه کنید. در ظاهر زامیاد از شبکه نمایندگی گستردهای بهره میبرد؛ اما وقتی با ایراد اساسی بهنمایندگی مراجعه میکنید و نیاز بهتامین قطعات اصلی میشود، سرعت پایین تامین و ضعف در پاسخگویی مشخص میشود.
نیسان آبی در دستان قاچاقچیان سوخت؛ سود کوتاهمدت زامیاد از بحرانهای جامعه
واقعیت این است که بخش قابل توجهی از مشتریان امروز محصولات زامیاد، بهویژه در مناطق مرزی، قاچاقچیان سوخت یا افرادی هستند که برای حملونقل غیرقانونی سوخت از خودروهای قدیمی مانند نیسان آبی استفاده میکنند. این خودروها بهدلیل هزینههای پایین تعمیرات و دسترسی راحت به قطعات یدکی، همچنان در بین این افراد محبوبیت دارند.
از سوی دیگر، افراد و سازمانهای بخشخصوصی که بهدنبال خودروهای تجاری برای انجام کارهای قانونی و رسمی هستند، معمولا از محصولات برندهای دیگر که از کیفیت بالاتری برخوردارند، استفاده میکنند.
بنابراین، مشتریان جدید زامیاد عمدتا بهدلیل وضعیت خاص کشور و نیازهای محدود بهخودروهایی با هزینه پایینتر بهسراغ این برند میروند. به عبارت دیگر، سود امروز زامیاد بیشتر ناشی از این وضعیت خاص و بهرهبرداری از بازار قاچاق سوخت و مشتریان کمکیفیت است، نه از تقاضای واقعی برای محصولات باکیفیت و قابل اعتماد. افزایش تیراژ نیسان در سالهای گذشته و موج سواری زامیاد روی آن نیز ناشی از شرایط خاص بازار و نیازهای غیررسمی بوده و این وضعیت نمیتواند برای مدت طولانی پایدار بماند.
مشتریان دولتی ضامن بقای بچهلوس صنعتخودرو!
سالهاست که شاهدیم مسئولان مختلف در دولت و پلیس بهماجرای نیسان آبی و لزوم بازنشسته کردن آن تاکید میکنند؛ اما هرگاه صحبت از کنار رفتن نیسان آبی و خانواده آن میشود، ذینفعان وارد عمل شده و با پرداختن بهپروژههای استانداردسازی کاغذی نیسان آبی و اقتصادی بودن این خودرو، مسیر تصمیمسازی را منحرف میکنند.
از طرف دیگر در همین گیر و دار، بسیاری از نهادها و ارگانهای دولتی خانواده محصول نیسان را برای ناوگان حملونقل خود خریداری میکنند؛ حتی محصولات شکستخوردهای مثل «کارون» وقتی که در فروش عمومی شکست میخورند، سر از شهرداریها و سازمانهای دولتی در میآوردند. این مشتریان سفارشی سبب میشوند کماکان زامیادیها انگیزهای برای تغییر نداشته باشند و ناهماهنگیهای حاکمیتی برای تعیینتکلیف این خودرو نیز ادامهدار شود.
چشمانداز مبهم محصولات جدید زیر سایه سنگین نیسان آبی
در سالهای اخیر، اخبار متعددی درباره برنامههای زامیاد برای معرفی محصولات جدید منتشر شده است. از معرفی وانت زاگرس و کارون گرفته تا برنامهریزی برای عرضه خودروهای تجاری برقی و دیزلی با برندهای مطرح چینی، همه این موارد حکایت از تلاش برای پوستاندازی برند دارند. اما پرسش اصلی اینجاست که آیا این محصولات میتوانند نقطه پایانی بر عملکرد انتقادی سالهای اخیر باشند یا نه؟ آیا زنجیرهتامین زامیاد بهحدی پیشرفته است که بتواند در فرآیند تولید محصولات جدید مشارکت کند یا اینکه پای مونتاژکاری بیکیفیت در میان است؟
در مورد محصولاتی مثل وانت کارون یا پادرا پلاس نیز باید اشاره کرد با وجود طراحی بهروزتر آنها نسبت بهنیسان، بهدلیل پلتفرم مشترک با نیسان آبی همچنان چالشهای کیفیت پایین مونتاژ و ناهماهنگی سیستمهای فنی پابرجا هستند.
در عین حال، بخش عمدهای از مشتریان همچنان نسبت بهخدمات پس از فروش این محصولات جدید اطمینان ندارند؛ چراکه زامیاد بهدست خود خدمات فرزندان جدید نیسان آبی را چنان ضعیف نگه داشته که باز هم مشتریان ترجیح میدهند همان نیسان ساده را با رنگ همیشگی آبی خریداری کنند.
لزوم خصوصیسازی واقعی و اصلاح ساختار مدیریتی
یکی از چالشهای ریشهای زامیاد، ساختار مدیریتی آن است؛ جدای از اینکه این شرکت مشابه سایر خودروسازان بزرگ کشور تحتنفوذ دولت است، در بین همین شرکتها نیز زامیاد عقبماندهترین محسوب میشود. سایپا که بهعنوان مالک عمده زامیاد شناخته میشود، مثل یک ناپدری هیچ تلاشی برای اصلاح این شرکت نکرده و پس از گذشت 27 سال مدیریت سایپا بر این مجموعه، اوضاع زامیاد مشابه محصول تولیدی آن شده است!
بعد از خصوصیسازی سایپا باید تکلیف زامیاد نیز مشخص شود؛ ادامه راه با این دستفرمان منجر بهضرر عمومی جامعه شده و نیاز است تا از ریشه، همهچیز تغییر کند. خصوصیسازی واقعی، ورود مدیریت تخصصمحور، مشارکت در پروژههای مشترک با برندهای خارجی و استفاده از مشاوران فنی بینالمللی میتواند راه نجاتی برای زامیاد باشد. در نبود این اصلاحات، حتی پلتفرمهای جدید نیز محکوم بهشکست هستند؛ چراکه تجربه نشان داده تغییر در ظاهر و برند بدون تحول در کیفیت، زنجیرهتامین و مدیریت، نمیتواند رضایت مصرفکنندگان را جلب کند.
نیسان آبی؛ آری یا خیر؟
زامیاد در نقطهای ایستاده که باید میان ادامه راه گذشته و ورود به آینده، یکی را انتخاب کند. ادامه تولید نیسان آبی و نسخههای بهاصطلاح پیشرفته آن با اسامی جدید، هرچند سودآور در کوتاهمدت، اما در بلندمدت قطعا این برند را از صحنه رقابت حذف خواهند کرد. از سوی دیگر، با در پیش گرفتن سیاستهای توسعهمحور، توجه به نوآوری، ارتقای کیفیت و تقویت تعامل با بازار، میتوان جایگاه زامیاد را در سطحی قابل قبول بازسازی کرد.
صنعت خودروهای کار و تجاری ایران دیگر بهسادگی گذشته نیست. مشتری امروز، چه راننده کامیونت باشد و چه مدیر ناوگان لجستیک، بهدنبال کیفیت، دوام، خدمات و ارزش افزوده واقعی است و برندهایی که نتوانند خود را با این نیازها هماهنگ کنند، محکوم بهفراموشی هستند؛ حتی اگر تاریخچهشان به اندازه نیسان آبی، پررنگ و خاطرهانگیز باشد.